دکتر سیدحسین آقا سیدمرتضی – کارشناس مسائل بینالملل
پیش نویس قرارداد مطرح شده بین ایران و چین که بیشتر با تبلیغات رسانه ای از سوی ایران به جهان معرفی شد با نظرات مختلفی رو به رو شده است تا حدی که عدهای آنرا به عنوان یک افشاگری و طیفی نیز آن را راه برون رفت از بحران می دانند؛ مسئله قابل تامل این برخورد ها عدم خوانش این قرارداد و قضاوت پیش از موعد جامعه نسبت به آن است که عده ای حتی بدون بررسی های اولیه و تحلیل سیاسی آن دست به انتشار احساسات خود با رنگ و بوی میهن پرستی می زنند در حالیکه با آغاز دهه هفتاد و باز شدن در های کشور به روی سرمایه گذاران خارجی بار ها شاهد چنین قرارداد هایی با جنبه های مختلف اما با مدت زمان کمتر بوده ایم. یکی از دلایل حساسیت چینی ها پیرامون انعقاد قراداد و تعیین زمان ۲۵ساله عدم اعتماد نسبت به رویکرد های سیاسی طرف مقابل در زمان های مختلف است با امضا برجام و ورود کمپانی ها نفتی فرانسوی به مناطق نفت و گاز ایران چینی ها به کل از حضور در این صحنه کنار زده شدند اما با کاهش اهمیت برجام و بدعهدی طرف اروپایی ناچارا طرف ایرانی دوباره به سمت چینی ها برای پیشبرد اهداف خود در این صنعت ملی شد. اما این بار چینی ها خواستار قراردادی محکم و بی خلل در راستای شروع سرمایه گذاری در جنوب بودند تا دوباره پس از یک گشایش از سوی غرب برای ایران تمرکز و برنامه سرمایه گذاری چینی ها با شکست مواجه نشود و طرف ایرانی نیز وارد یک بازی رسمی با طرف شرقی شود. خطر امتیاز دهی آمریکا به چین در برابر این قرارداد یک نگرانی جدی در راستای اتحاد این دو کشور برای تحریم های حداکثریست که باید در این زمینه هوشمندانه تحولات بین دو کشور را بررسی کرد و امید قطی به طرف چینی نداشت زیرا تمرکز بر روی یک راهبر سیاسی در صورت عدم موفقیت ما را مانند دوران پس از برجام دچار سرگشتگی و بحران می کنند.چینی ها اگر بخواهند با پول ملی خود در زمین ایران بازی و نیرو کار و شرکت های خود را در این فرصت تقویت کنند سهم ایران از این قرارداد صرفا اخبار منفی و نا امید کننده از چینی هاست. نباید سابقه ی چین در این سبک قرارداد ها به خصوص در آفریقا را فراموش کرد که آنها چگونه بنادر مهم را به استثمار خود درآوردند اما با یک بازی درست در این زمینه می توان سهمی مساوی از چنین قراردادی برد. طبیعتا این موضوع به عنوان یک مسئله ی کلان کشوری که در صورت اجرا دولت های زیادی در ایران را نیز به خود خواهد دید مختص تصمیم شخصی وزارت خارجه نیست و نباید هم در رقابت های سیاسی سود و زیان آن موجب برچسب زنی و سوءاستفاده شود.
امضای این قرارداد توسط دولت روحانی از نظر عده ای بعید می آمد زیرا گفتمان و آرمانشهر دولت فعلی از آغاز بر پایه تعامل با غرب و ایجاد یک موازنه با جهان بود که با رفتار های ترامپ با چالشی اساسی در راستای هدف گذاری مواجه شد. اما وزارت خارجه با این قرارداد دو پیام اساسی به داخل و خارج از کشور داشت که شاید به مرور زمان نتیجه خوبی نصیب کشور شود. پیام ظریف به طرف اروپایی بصورت تلویحی این بود که سهم شما از تجارت با ایران در حال واگذاری به چینی هاست و در نتیجه تحریک غرب با این حرکت احتمال بازگشت آنها به اقتصاد ایران در پی خواهد داشت از طرفی پیروزی ایران در این قرارداد و عبور از بحران فعلی یک پیام اساسی تر برای آمریکاست تا در صحنه ی عملی سیاست شاهد شکست تحریم ها باشد در داخل کشور نیز با وجود تمام احساسات ملی گرایی و ضدچینی که در حال گسترش است اگر انجام این ارتباط تجاری منجر به بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت ارتباط با تجارت جهانی گردد قطعا مردم از بردن منافع دلخور نخواهند شد اما با اجرای بد این قرارداد و حضور نیروی نظامی در جنوب و اجرای رویه های استثماری چینی یا حتی اقدامات غیرقانونی از جمله ماهیگیری های آسیب زننده به محیط زیست خلیج فارس موجب ایجاد احساس تحقیر و بغض میان ساکنین مناطق جنوبی می شود و بدون حمایت مردم این چنین تصمیمات و پروژه هایی به مرور دچار مشکلات زیادی خواهد شد. چینی ها باید بپذیرند که ایران کشور پرجمعیت خودشان نیست و ساختار سیاسی متفاوتی نیز دارد حزب کمونیست چین به همراه ارتش این کشور رفتار های ضدکارگری زیادی را به مردم خود تحمیل کرده است و نیروی کار ارزان این کشور بخصوص در مناطق مسلمان نشین در حال تحمل فشار های زیادی از جانب حکومت پکن هستند اما چینی ها باید بدانندکه ایران سرزمین خودشان نیست که هر برخوردی را با نیروی کار ایرانی داشته باشند و یا در یک منطقه موجب بیکاری و تعطیلی کارگاه های تولیدی شوند. آن ها فقط موظف به اجرای بند های قراردادی هستند که در آن منافع ایران باید درنظر گرفته شود و در غیر این صورت هر گونه عملی خارج از اصول قرارداد از سوی چینی ها موجب خشم عمومی خواهد شد و این توقع در جامعه نسبت به دست اندرکاران اجرایی وجود دارد که ضمن همکاری با چینی ها کیان ملت و منافع ملی بیش از هر چیز مدنظر قرار بگیرد از طرفی این موضوع به دلیل حساسیت های خبری که در آن وجود دارد احتمالا با حجوم وسیع محتواهای خبری ناسیونالیستی رو به رو خواهد شد که باید از حالا تدابیری در این زمینه بخصوص در رفتار با چینیها در نظر گرفته شود. آخرین موضوعی که در شرایط فعلی می توان از این قرارداد مثبت ارزیابی کرد احتمال اتصال ایران به بازارهای جهانی از دریچه ی چین و بازگشت به سهم دیرینه خود در صادرات است که از طرفی برای دستیابی به چنین امتیازی طبیعتا قبول اف ای تی اف یکی از شروط اصلی بانک های جهانی خواهد بود و در مواردی می تواند راهگشای ما برای ارتباطات اقتصادی بیشتر با کشورها باشد.